سنّت نبوی، یکی از مبانی مهم شرع مقدس اسلام و پاسداری از آن بر همگان بایسته است؛ اما در پارهای از دوران، برخی مکاتب فکری اسلامی در اعتبار احادیث نبوی تشکیک کردهاند. «قرآنیون شبۀ قاره» یکی از فِرقی است که چنیناندیشهای را در میان مسلمانان بسط و گسترش داده است. در این جریان، دانشمندان بهتبعیت از «شاهولیاللّه» در قرن هجدهم و «سَراحمدخان» در قرن نوزدهم میلادی به بازنگری احادیث پیامبرa پرداختند و در قرن بیستم، «چکرالوی» توانست فرقهای نو بهنام «قرآنیون» تأسیس کند؛ آنان بهدلایلی همچون: 1. عدم وحیانیبودن سنّت پیامبرa؛ 2. عدم شارعبودن پیامبرa؛ 3. شبههناکبودن صداقت اخلاقی صحابه؛ 4. ناصحیحبودن حفظ و انتقال احادیث؛ 5. جعلیبودن بسیاری از احادیث؛ 6. استقلال قرآن در تفسیر خود؛ 7. تبیین مناسک دینی به وسیله عقل؛ 8. عدم نیاز به احادیث با توجه به نزول آیۀ «اکمال»، سنّت نبوی را بهعنوان یکی از مصادر تشریع، فاقد اعتبار دانسته و قرآن را یگانه مرجع اطمینانبخش از سوی خداوند معرفی کردند. از همین روی، در این نوشتار کوشش شده با روش توصیفی ـ تحلیلی، مبانی اهل قرآن تبیین و تحلیل شود.