تعریف و تحلیل یک گزارش تاریخی به صورت عام و یک گزارش حدیثی به صورت خاص، از دو منظر کلی امکان پذیر است: از جهت خاستگاه صدور آن و از جهت انعکاس و بازتاب آن در ذهن مخاطب (تحلیل انعکاسی). با تمرکز بر تحلیل انعکاسی، نقش مخاطب در شکلگیری ماهیت و تعریف حدیث در دو مرحله صدور و تلقی، موضوع اصلی این نوشتار است. در تعریف حدیث ـ که البته متاثر از نگاه فقهی به حدیث است ـ جنبه انتساب حدیث به معصوم، دیده شده است؛ اما نباید از سویی دیگر، جنبه تلقی را که جنبه بشری است در تحلیل ماهیت حدیث، نادیده گرفت. به عنوان نمونه حساسیت مسأله «امامت» و در کنار فهم و برداشت مسلمانان اولیه از این اصل مورد توجه قرار میگیرد. «قصدماندگاری»، «سطح درک مخاطب» و «تلقی حدیث»، سه مولفهای است که در ضمن «جایگاه مخاطب در حدیث»، مورد بررسی قرار میگیرد و نشان میدهد که توجه به مخاطب در تحلیل روایات از اهمیت ویژهای برخوردار است و نباید تحت تاثیر جایگاه معصومانه مصدر حدیث گردد. از همین رو طرح مسأله امامت در عصر نبوی با طرح آن در دورههای بعدی تاریخ تشیع توسط امامان پسین کاملا متفاوت است.